مصاحبه با علی خلیلی - رتبه 7 کنکور تجربی کشور
معرفی علی خلیلی
علی خلیلی هستم از ساری. مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی درس خواندم.
شروع مطالعه برای کنکور
از سال دهم درس خواندن را برای کنکور شروع کردم. اما به صورت جدیتر از تابستان دهم به یازدهم این اتفاق رقم خورد. هدفم مشخص بود و خیلی جدی آن را دنبال میکردم.
میانگین ساعت مطالعه در پایههای مختلف
دهم 5 الی 6 ساعت، در پایه یازدهم به 7 ساعت رسید و در سال آخر به طور میانگین 11 ساعت میخواندم.
تقسیمبندی ساعات مطالعه در سال دهم
در سال دهم چون مطالب کمتر است با همین 5 ساعت مطالعه هم میتوان به نقطهی خوبی رسید. من بیشتر وقت خود را روی درس زیست تمرکز میکردم. سایر دروس را بیشتر تست میزدم. درسنامهی کتابهای کمک درسی را میخواندم با اینحال سعی میکردم تستهای یک یا دو منبع را کار کنم.
میانگین تست زنی در روز
در پایه دهم حدود 250 تست در روز میزدم. این مقدار در سال دوازدهم به 500 عدد رسید.
چگونه 500 تست در روز میزدی؟
تست زدن برایم لذت داشت. از آن خسته نمیشدم. مثلا در دروسی مثل ریاضی و فیزیک حل مسائل مخصوصا از نوع سخت، نوشتن راه برای آن و رسیدن به جواب آخر به من حس خوبی میداد. در درسی مثل شیمی بازی کردن با وقت این حس را برایم ایجاد میکرد. سعی میکردم سوالات را در زمان کمتری حل کنم. این کارها درس خواندن را مثل یک مسابقه میکرد و به چالش کشیدن خود، برایم جذاب بود.
منابع درسی در پایههای مختلف
در درس فیزیک، در هر سه پایه، ابتدا نشرالگو و سپس نردبام را کار میکردم. در شیمی، هر سه سال دو جلدی مبتکران را حل کردم. در سال یازدهم کتاب نردبام را هم مطالعه کردم. سال دهم کتاب خیلی سبز را خواندم زیرا نردبام شیمی دهم هنوز چاپ نشده بود. در سال دوازدهم نردبام تک پایه شیمی و از اسفندماه تا اردیبهشت ماه نردبام جامع شیمی را کار کردم.
در درس ریاضی در پایه دهم و یازدهم اول نشرالگو و سپس نردبام را حل میکردم. سال یازدهم کتاب نردبام جامع را نیز مطالعه کردم. در پایه دوازدهم کتاب بنفش قلمچی و کتاب تکمیلی خیلی سبز را خواندم که کتابهای خوبی بودند. از سری کتابهای سه سطحی هم، سطح دشوارتر را حل میکردم.
در درس زیست، در هر سه سال ابتدا خیلی سبز تک پایه را حل کردم. سپس در سال دهم و یازدهم کتاب آیکیو و در سال دوازدهم نردبام را خواندم. در سال دوازدهم بیشتر آزمون میزدم. در سال یازدهم کتاب جامع پینوکیو خیلی سبز را نیز کار کردم. درس زمینشناسی را در سال دوازدهم و از روی کتاب درسی مطالعه نمودم و سوالات آزمونهای آزمایشی را حل میکردم.
مرور دروس پایه و منابع جامع
این مسئله کمی پیچیده است. من در سالهای دهم و یازدهم در حل سوالات مهارتی مانند مسائل خود را قوی کرده بودم و آزمونها هم شامل یک سری سوال حفظی از کتاب در کنار سوالات مهارتی بود. در سال دوازدهم کتاب جامع برای این دروس نداشتم، ولی آزمونهای مختلف حل میکردم که تمام نکات را پوشش میداد. مثلا آزمونهای مشابه 20 آبان از سال 99 تا 402 را حل میکردم. حل کتاب عبارات درست و نادرست شیمی خیلی سبز هم به من کمک میکرد. بنابراین میتوانستم به طور کامل به سوالات پاسخ دهم.
برخورد با مباحث دشوار
در این گونه مباحث معمولا دنبال سوالات مختلف از آن بخش میگشتم. در حل کردنشان آن قدر وقت میگذاشتم تا یک سری از اعمال و اعداد مسائل به چشمم آشنا بیایند. به این ترتیب سرعتم در حل آن مبحث افزایش مییافت.
آزمونهای مورد بررسی
در سال دهم و یازدهم: ماز و قلمچی، در سال یازدهم آزمون زیستاز هم بررسی میکردم. در سال دوازدهم: ماز و قلمچی و خیلی سبز و ماراتن را به صورت منطم هر دو هفته یکبار بررسی مینمودم. آزمونهای تک درس زیادی را هم کار میکردم. مثلا در درس ریاضی: ریاضی پلاس خیلی سبز، آزمونهای آلفا و دکارت / زیست: زیست پلاس خیلی سبز، آرمان و زیستاز / شیمی: شیمی پلاس آقای اسماعیلی / فیزیک: آزمونهای جمع بندی آقای حاتم خانی. آزمونهای جامع سنجش را هم شرکت کردم.
آمادگی برای آزمون قلمچی
سال دوازدهم: در هفتهی اول با بودجهبندی قلمچی پیش نمیرفتم. مخصوصا در نیمسال اول دوازدهم سعی میکردم نیمسال دوم را بخوانم و برایش تست بیشتری کار کنم. در هفتهی دوم هم اغلب آزمون کار میکردم. آزمونهای قلمچی و ماز و بسیاری از آزمونهای مشابه سالهای قبل را حل میکردم. چهارشنبه و پنجشنبه هفتهی دوم به آزمونهای تک درس میگذشت.
سال دهم: تقریبا با همان بودجه بندی قلمچی پیش میرفتم. در هفتهی اول مباحث آزمون را میخواندم و سعی میکردم کمی از آن جلوتر باشم. در هفتهی دوم کتابهای تست را حل میکردم. به خاطر ساعت مطالعهی پایینتر از دوازدهم، امکان حل آزمونهای بسیار را نداشتم.
مدیریت آزمون
من دفترچهی آزمون را از همان اول شروع میکردم و به ترتیب حل میکردم. اگر از تسلط علمی خوبی برخوردار باشید، میتوانید اینکار را انجام دهید. هیچ نیازی به روشهای عجیب و غریب نیست و دیتاهایی که در این باره وجود دارد، اشتباه است.
کاهش بیدقتی در آزمونها
بی دقتیها تقریبا همیشه وجود دارند و اکثر غلطهای من در آزمونها را تشکیل میدادند. من سعی میکردم آنها را جایی یادداشت کنم. خوبی این روش این بود که دیگر دوباره آن را اشتباه را تکرار نمیکردی. به نظرم هر چه در آزمونهای آزمایشی بیدقتیها بیشتر باشد بهتر است. زیرا دیگر آنها را در کنکور تکرار نمیکنی.
مدیریت برنامههای متفاوت مدرسه و آزمونها
تابستان بهترین زمان برای برنامهریزی است. از این جهت که با پیشخوانی و پیشروی بیشتر دروس، میتوان از نگرانی طی سال کاست و این تداخلات را هندل کرد.
مطالعه برای امتحانات نهایی
برحسب اهمیت دروس در نهایی، مطالعه برای ادبیات را از آذر ماه آغاز کردم و تا اسفند به اتمام رساندم. از دبیر شهرمان برای این درس استفاده کردم و بعد از کلاس کتاب فرمول بیست را میخواندم. مطالعه برای سایر دروس را بعد از اردیبهشت آغاز نمودم. تقریبا برای همهی دروس عمومی از فرمول بیست استفاده کردم (به جز هویت و سلامت) و برای دروس اختصاصی منبع خاصی نداشتم. در این دروس صرفا نمونه سوالات سالهای قبل و موسسات (قلمچی، ماز، سنجش و خیلی سبز، مهر و ماه) را حل میکردم. تمام تمرکزم بعد از اردیبهشت روی نهاییها بود.
درصدهای کنکور اردیبهشت و درصدهای احتمالی تیرماه
«کنکور اردیبهشت» زیست: 82%، فیزیک:96%، شیمی:92%، ریاضی:91% و زمینشناسی: 64%.
«کنکور تیرماه (احتمالی)» زیست:82%، فیزیک: 96%، شیمی: 92%، ریاضی:91% و زمینشناسی: 85%.
حفظ وضعیت درصدها و بهبود در درس زمینشناسی
من از اسفندماه تقریبا همهی آزمونهای جامع دو سه سال اخیر را کار کرده بودم و در اردیبهشت ماه به سطحی رسیده بودم که برای هر چیزی آمادگی داشتم. در واقع کنکور اردیبهشت برای من کنکور اصلی بود و تمام اشکالاتم را در آن بازه رفع کرده بودم. در بازهی اردیبهشت تا تیر فقط برای نهایی میخواندم. اما آزمونهای جامع موسسات که برگزار میشد را نیز شرکت میکردم و زیست را هم مطالعه داشتم.
تاثیر حل نمونه سوالات نهایی
ایدهی سوالات نهایی در اکثر اوقات تکراریند. تقریبا تا 18 نمره در هر درس قبلا در نمونه سوالات آمده بود. هنگامی که یک سوال را حل میکنی و دوباره به کتاب درسی بر میگردی، در آن موضوع ریزتر میشوی و مطلب در ذهنت ماندگارتر میگردد.
علت نشدن معدل 20
به نظر خودم اگر برای درس هویت اجتماعی تا صبح بیدار میماندم، نمرهی بهتری کسب میکردم. نمرهم در هویت 18.75 شد. در دروس زیست، دینی و سلامت و بهداشت 19.75 را کسب کردم. پیشنهاد من به دانشآموزان این است که مطالعه برای نهاییها را زودتر شروع کنند.
مدیریت دفترچه دوم در کنکور
سخت کار کردن در درس شیمی خیلی به من کمک کرد. حل منابعی مانند نردبام و آزمون شیمی پلاس بسیار یاریرسان بود. در درس فیزیک هم سوالات دشواری را حل میکردم که همهی اینها منجر شد به مدیریت هر چه بهتر دفترچه دوم.
روشهای خاص در مطالعه
من به درس ریاضی علاقهی زیادی داشتم. حین بررسی سوالات ریاضی آزمونهای مختلف ماز، قلمچی و سنجش، پرسشهای حسابان آنها را هم چک میکردم . برای این درس یک دفترچه داشتم و آن مسائلی که از نظرم جذاب بودند را یادداشت مینمودم. سعی میکردم جز در مواقع خاص مانند ضیق وقت، پاسخنامه را نخوانم و خودم مسائل را حل کنم.
آمادگی برای کنکور دشوار
به این صورت نبود که با خود بگویم کنکور قرار است سخت شود، پس من باید پرسشهای دشواری را حل کنم. من به شخصه به حل سوالات سخت علاقه داشتم. در دروس ریاضی و فیزیک و در مواقعی که ایدههای نشرالگو برایم تکراری میشد، مستقیما به سراغ نردبام میرفتم و به عنوان منبع اول از آن استفاده میکردم. بهتر است از درس خواندن لذت ببرید. اگر صرفا به این خاطر درس میخوانید که یک نتیجهای بگیرید، آن نتیجه را سختتر به دست میآورید. در مورد چالشها هم باید بگویم که متفاوت بودند. مثلا سعی میکردم دفترچهی دوم را با تایم ده دقیقه کمتر حل کنم. اوایل غیرممکن به نظر میآمد ولی واقعا میتوان به آن رسید.
نقش والدین در موفقیت
پدر و مادرم نقش بسیار زیادی داشتند. مخصوصا مادرم که در این زمینه مطالعهی زیادی داشتند و در انتخاب منابع به من کمک میکردند. خواهرم نیز در سال کنکور بسیار با من همراهی کرد. خانواده از من حمایت زیادی کرد و آرامش خانه فراهم شده بود.
ارتباطات در سال کنکور
مدرسه نمیرفتم. یک گوشی نوکیا داشتم و با گوشی مادرم در کانالهای کنکوری عضو بودم. فکر نمیکنم نیازی به گفتن من باشد که در سال کنکور نباید با جنس مخالف ارتباط خاصی داشت. این را همه میدانند. سال کنکور وقت مناسبی برای این امر نیست و زمان زیادی پیش روست.
فعالیتهای غیر درسی
به صورت نیمهحرفهای شطرنج بازی میکردم.
تفریحات در سال کنکور
یکی همین شطرنج بازی کردن بود و دیگری یوتیوب گردی. در یوتیوب خیلی ویدیوهای غیردرسی تماشا نمیکردم و بیشتر به ویدیوهای حل مسائل ریاضی المپیاد کشورهای مختلف مثل آمریکا علاقه داشتم. جمعههای بعد از قلمچی فیلم و سریال نگاه میکردم.
روتین خواب در سال کنکور
از ساعت 12 شب میخوابیدم تا 7 صبح. درس خواندن را از 8 صبح شروع میکردم و تا 12 شب ادامه میدادم. در این بین ساعت 1 تا 3 بعد از ظهر هم استراحت میکردم. معمولا 1.5 تا 2.5 ظهر میخوابیدم و بعد از ده دقیقه تا یک ربع دوباره درس خواندن را شروع میکردم.
روتین مطالعاتی و خستگی
در تایم استراحتم به شطرنج بازی کردن میپرداختم و ماهیت درس خواندن هم برایم کسل کننده نبود.
استفاده از پارتهای مطالعاتی و استراحت
من هم تقسیم بندی مشخصی داشتم. مثلا امکان نداشت صبح از ساعت 8 الی 10 زیست نخوانم. همیشه از ساعت 10.15 تا 12.45 ظهر شیمی مطالعه میکردم. بعد از تایم استراحت و خواب هم همواره ریاضی که برایم جذابیت بیشتری داشت میخواندم. 5.15 تا 7.15 عصر یک پارت مطالعاتی دیگر داشتم و درسها را جمعبندی میکردم؛ و پارت بعد از آن هم از ساعت 8 شروع میشد که به حل آزمونهای تک درس و... با لپ تاپ میگذشت و این کار تا 12 شب ادامه داشت.
مدیریت حاشیههای سال کنکور
سعی کردم خودم را از حاشیهها دور نگه دارم و با این کار توانستم در آرامش بیشتری درس بخوانم.
چشم و همچشمی در کنکور
بله در آزمونهای اوایل سال خیلی این اتفاق برایم افتاد. مثلا وقتی در آزمونها 7 و 8 کشور میشدم، به خود میگفتم چرا 1 نشدم. و وقتی میدیدم غلطهایم از سر بیدقتی است، افسوس میخوردم. سه چهار باری رتبهی 2 شدم ولی آخر هم نتوانستم در آزمون قلمچی رتبه یک کسب کنم. (با خنده)
احساس انفعال و چشم و همچشمی در کنکور
چرا، به همین صورت بود. دچار نوعی غم میشدی که هیچ فایدهای نداشت و فقط تو را از انجام کار باز میداشت. به مرور زمان چشم و همچشمی در من کمرنگ شد و دیگر این موضوع برایم اهمیتی نداشت. همین باعث بهبود نتایجم شد.
توصیه به دانشآموزان
توصیهام این است که این سالهای کنکور را واقعا جدی بگیرید و بخوانید که بعدش بسیار میارزد. جایگاه و دانشگاهی که کسب میکنید، آیندهتان را میسازد. سخت تلاش کنید تا بعدا حسرتش را نخورید.
تشکر و قدردانی
فقط میخواهم از خانوادهام تشکر کنم. پدر، مادر و خواهرم نقش کلیدی در این مسیر برایم داشتند و اگر نبودند قطعا جایگاه فعلیم را نداشتم.